افغانستان - تحولات خراسان و افغانستان در عهد فتحعلیشاه
نوشته شده توسط : پلیکا

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

تقریباً مقارن حکمرانی امیراسدالله خان حسام‌الدوله در منطقه قاینات بوده که دولتمردان قاجاری به طور عموم و خاندان علم بطور اخص نفوذ عظیم انگلستان را در منطقه جنوب و شرق ایران باور کردند و معتقد شدند که ایجاد مناسبات دوستانه و یا خصمانه با این کشور اجتناب‌ناپذیر است و یقین حاصل کردند که حفظ منافع انگلستان از نظر دولتمردان این کشور در این منطقه از جهان آن قدر ارزش دارد که در این راه هر بلایی را به جان خریدار شوند و برای آنها خیلی طبیعی خواهد بود که ایران را قربانی حفظ منافع و جاه‌طلبیهای خود گردانند. در آن زمان دولتمردان قاجاری که از اشتغالاتشان در جبهه روسیّه به میزان زیادی کاسته شده بود جهت آرام کردن ایالات شرقی که کمتر از اوامر حکومت مرکزی تبعیت می‌کردند نیرویی را تحت فرماندهی عباس میرزا نایب‌السلطنه جهت تصرف هرات گسیل داشتند، امّا متعاقب این لشکرکشی مرگ نابهنگام عباس میرزای ولیعهد و سپس فوت فتحعلی شاه در سال 1249ق/ م1833 اجرای نقشه‌های حکومت را معوق گذارد و محاصره هرات توسط فرزند عباس میرزا، یعنی محمّد میرزا (محمد شاه بعدی) هم بدون نتیجه پایان یافت.

بنابراین به سبب هم‌جواری قلمرو خاندان علم، آن هم در یک منطقه بسیار حساس، با سرزمینی که انگستان متعلق به خود می‌دانست ایجاد ارتباط دوستانه و جانب‌دارانه از سوی خاندان علم با انگلستان، در شرایطی که حکام این مناطق ادامه حکمرانی خود را بر هر مسئله دیگری ترجیح می‌دادند، اجتناب‌ناپذیر می‌نمود، چرا که حتی اگر خاندان علم هم مایل به همکاری با این کشور نبودند اما در عمل چاره‌ای جز این نمی‌توانستند داشته باشند. به نظر می‌رسد پایه‌های اصلی آشنایی خاندان علم با دولت بریتانیا در دوره حکمرانی امیراسدالله خان حسام‌الدوله استوار شده باشد، چرا که مقارن با ایّام حکومت وی در منطقه قاینات حرکتهای خصمانه‌ای از سوی حکومت مرکزی ایران که در ابتدا خاندان علم هم در آن مشارکت داشتند صورت گرفت که می‌توانست تا حدود زیادی ذهنیّت حکمرانان قاینات را ملموس‌تر و جدّی‌تر به سوی بریتانیای کبیر معطوف نماید.

 

تأثیر شبه قاره هند بر رقابتهای روس و انگلیس در فلات شرقی ایران

وی توصیه می‌کرد که مأموران اعزامی به خراسان باید بدون جلب توجه سفر کرده، از هر فرصتی برای به‌دست آوردن اطلاعات مفید استفاده کنند و تأکید داشت جاسوسان انگلیسی باید تحقیق کنند که آیا مأمورین روسیه در خراسان فعالیت دارند یا نه و چه اندازه پیشرفت کرده‌اند و احتمالاً چه پیشنهادهایی به خان‌های آن منطقه داده‌اند و اگر روس‌ها بخواهند نیروی نظامی از آنجا عبور بدهند، واکنش آنها چه خواهد بود و چگونه می‌توان ایشان را وادار به مخالفت با این نوع پیشنهادهای روسیه کرد؟ تسهیلات طبیعی برای پیشروی یک نیروی روس در خراسان کدام است و چه تدابیری برای جلوگیری از آن و یا به تأخیر انداختن آن نیرو می‌توان ایجاد کرد؟ آنان باید از حدود استرآباد تا مرزهای هند با خوانین و رؤسای قدرتمند خراسان و افغانستان ملاقات کرده، در خراسان از خان‌ها قوچان، تربت، طبس و قاین و غیر آن بازدید نمایند و از هر فرصتی برای کسب اطلاعات باارزش برای دولت متبوع‌شان استفاده کنند.

ولیعهد در پاسخ نوشت: «در باب سفر خراسان و خسارت آن هرچه نوشته بودید، راست است؛ لیکن چون به علّت محاربة روس بسیاری از سرحدات شرقی ایران اختلال یافته بود و چاره نداشتیم جز این که ایام فراغت و صلح ان‌شاءالله نظمی بدهیم و اعلی‌حضرت شاهنشاهی جم‌جاه بلندبارگاه روحنافداه به همین ملاحظه اذن و اجازت دادند- بل تأکید و تشدید فرمودند- و در باب مراجعت به آذربایجان، باز صوابدید آن عالی‌جاه صحیح است و البته هرگاه ما خودمان آنجا باشیم در خدمات دولت قاهره شاهنشاهی زیاد جانفشانی و دلسوزی می‌نماییم و یقین است از آنجا غافل نمی‌شویم و اندک نظمی که در این‌جا حاصل شود، به زودی عازم آن حدود می‌شویم.

آن جناب به دیدة انصاف ملاحظه فرمایند که در دنیا هیچ ظلمی و ستمی بالاتر از این می‌شود که پادشاه صاحب شوکتی را که به هیچ وجه من‌الوجوه هیچ عهدی را از عهود نقض نفرموده باشد در اثنایی که بعد از چندین زحمت و خسارت بر [شورشیان] مملکت یاغی خود- که همواره مشغول قتل و اسر و نهب ولایات خراسان و سیستان بوده و در هیچ وقت هیچ عهدی را مراعات ننموده است و اسرای این دو ولایت را در خیوه و بخارا به فروش رسانده است- مسلط شده باشد، به خلاف عهدنامه از حصول مطلوب بازدارند و به این روشنی و آشکاری عهدشکنی و بی‌اعتباری ظاهر سازند. شجاع‌السلطنه نیز پس از این که شنید عباس‌میرزا به سوی کرمان حرکت کرده، در استحکام باروی شهر کوشید و بنای مقاومت داشت (جهانگیرمیرزا،1384: 150- 149)؛ لیکن با نزدیک شدن قوای دولتی، پسرش هولاکوخان را تا دو منزلی کرمان به استقبال فرستاد و هنگامی که عباس میرزا در خارج شهر فرود آمد، خودش نیز به خدمت نایب السلطنه رسید، عباس میرزا به فرمان شاه، شجاع‌السلطنه را به تهران فرستاد (هدایت، 1380: 7946).

 

منبع





:: بازدید از این مطلب : 237
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 26 دی 1400 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: